شعرمهر پدری

تیغ های سرخ باران برصورتم 

برصورتم .

میگزد  ...

می خراشد ...

حیف نوازش نیست

چشم هایم می دوند برسرعت مژگان

رفت مادرم

وبه سرعت پدرم گفت به من گوش بده

پدرم بسوی من نیامد

عمه ام به سرعت بسویم 

ومرا سخت مرا در آغوش و 

بشکست شاخه خشک وپیر بی کسی 

به من گفت که او می آید

فریاد نزن  که او می آید

همه اش بود زمزمه ی چشمانم عمه -مادر کو؟!

عمه شب را تا صبح برایم لالایی گفت

گرمی دستانش شیرینی بوشه اش 

مرا برد به خواب و رویا

رویای که بود گرمی دستانش

وقتی چشم گشودم 

دیدم پدرم

دربروی مادرم گشود

مادرم مرا بوئید  

دست به پیشانی ام

گرمی دستانش مرا گفت بیا

نگهی کردبه عمه 

وگفت برو 

عمه ام نگهی کرد به من 

در گلویم می تپید رگ

من هم گفتم برو

به ناگه آسمان غرید

رعدی بود پنهان

می بارید باران تند تند چون  قدمهای نیلوفری پدر

پایان.

 


شعر مادر

((مادرم))

می وزد باد

پیچ پیچ ساقه یاس

میرود بر کوچه نازک اندام -گلهای سفید 

با خود می برد /در خود می پیچدبرگهای خشک را زرد-نارنجی-طلایی -کبود

گاهی همه رنگی باهم کوچه در کوچه

پیچ در پیچ گنبد نیلی

آبشار گل ودر گیری ریسمان وساقه ی منشوری یاس

می رود-می روم در انتهای کوچه تقدیر

باد می وزدمی ریزد شکوفه های سفید یاس

چون عروس 

میروم همراه باد

زودتر از من می رسد باد

میکوبد به کوبه

چهره ی بی صورت باد

بسیار پر نوازش چودست مادری

استاده قامت سبز سرو ناز

میبینم اورا   در چوبی

که ای کاشکی گشوده شود

باد می چرخد با برگهای میکوید

تاکه زمزمه کرد نام اورا

من به  آنسو او به هر طرف

من بدان کوی اوبدان برزن

قصه جدایی بس طولانی ست   بی پایان است

مادرم رفت در انتهای کوچه دلتنگی

دلتنگی در رویایم باشد

گلهای زرد با حریری نرم

می پیچد با برگهای خشک در باد

گلهای چادرش پیچیده در باد

باددر رویای دریا 

با پیچشی نرم در فضا

ساقه ی نیلوفری یاس

رویای باد در بردریا بودن مادر م در برابر دیدگانم

رفت رفت تند تر از باد.

 


شعر تقدیم به دفاع مقدس

دریا

اگر آلوده ای دریا مرا دریاب 

اگر خون جگر خوردی و افسرده 

اگر نا گفته ای دار ی و من نشنیدهای بیکار و لا مرده 

اگر جان دادم از برای آن خلیج زخم خورده

به چشمان صیاد نهنگ افکن که خون آلود بود و بس گراز افکن

و

دریا بس گریز پای وبی پرده

مرا در ساحل تنهایی ام وا داد

اگر شط خونین بر دلم جاریست 

اگر امروز رنجوری سیه پوشی

تو آن ناب سیه بر تن بپوشی و بیافروزی چراغ دل

چه زندگی داری -نداری بی خیال دریا مرا دریاب

اگر امروز بس صدا ها از دل خونین تو بشنیده ام دریا

چرا دریا ؟!خونین بال -بی پروا من هستم در درون حجله ی غمگین تو دریا

چرا دریا؟! پس مرا دریاب .

تقدیم به شهیدان غواص اخیر دفاع مقدس .


شعر

تو

برای من تو ی آسمون فرشته می شدی

تو برام توی بهاریک سبد گل محمدی-یاس سفید -بنفشه باشبنم می شدی

عاشق پروانه 

تو برای من

توی آسمون یک پرنده می شدی

یک صدا

یک کلام

یک سلام تازه- تازتر می شدی

تازه رنگ می گرفتی و رنگین می شدی-

غنچه ی شکفته می شدی

مثل طعم شیرین شلیل توی فصل تابستون

خوشمزه و آبدار

امید می دادی

 لبخند می زدی

می گفتی بیا.


شعر

اگه یه روز دوباره عاشقم بشی بهم بگی دوست دارم خیلی زیاد

بهم بگی گل می یارم از باغ دل تقدیم به تو با عشق زیا د

اگه یه روز بهم بگی دوست دارم عاشقتم برات همیشه می مونم

برات همیشه می خونم

اگه بهم جواب ندی دنیا به آتیش می کشم

بارون می شم

هی می بارم

ترسم اگه نگات کنم غرق تماشای نگاه تو بشم

اگه با یکی جان و جان همه رو در هم بر هم می ریزم بازم سر جاش می شونم

اگه بهم بگی یه شب می یام به دیدنت -به دیدنت با یک سبد گل قشنگ با یک شیرین با یک عسل فلان تاریخ فلان ساعت

چیکار کنم خدای من؟!

اگه یه روز دوباره باورم بشه

بهم بگی دوسم داری خیلی زیاد

بهم بگی گل ستاره می چینم از دامن ناز و بلند آسمون تقدیم به تو با عشق زیاد

آنوقت برای همیشه نگات کنم

بهت بگم عاشقتم برات همیشه می ممونم

برات همیشه می خونم

آنوقت بهم بگی چه قدر ؟

با دیدنت گل قشنگ....

نویسنده عزیزه آماده